امین الضرب که بود؟
محمدحسین امینالضرب مدتی را نزد سیدجمالالدین اسدآبادی شاگردی کرد و زبان عربی را آموخت.
قدمت خانه تاریخی امینالضرب به اواخر دوره قاجار و دوران مشروطیت برمیگردد و در تاریخ یکم مهرماه سال۱۳۸۲ شمسی با شماره ۱۰۴۱۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کتابخانه این خانه ۱۱۰۰ نسخه خطی و اسناد مهمی از زمان قاجار دارد. امینالضرب علاقه زیادی داشت که اسناد را جمعآوری کند و پس از جمعآوری برخی اسناد و اشیا، آنها را کدگذاری میکرد. این اسناد و اشیا هماکنون به موزه واگذار شده است. همچنین این خانه در دوره حضور سیدجمالالدین اسدآبادی در تهران، برای مدتی محل سکونت او بود و مدتها آثار و لوازم شخصیاش در این محل نگهداری شده و پس از درگذشت وی به موزه اهدا شد.
با یک الاغ و چرتکه و ۲۶۰ ریال پول به تهران آمد!
محمدحسین امینالضرب فرزند محمدحسن اصفهانی، مسئول ضرب سکه در عهد ناصری، بود. او فنون ضرب سکه را در فرنگ آموخته بود و به پسرش نیز این فنون را آموخت. به همین دلیل لقب «امینالضرب» را به او دادند. محمدحسین نیز مانند پدرش به ضرب سکه پرداخت و از شانزده تا نوزدهسالگی شغلش تجارت و ضرب سکه بود. بعد از مرگ ناصرالدینشاه، گفته شد که او در ضرب سکه تقلب کرد و به دنبال همین اتهام به زندان افتاد. محمدحسین که برای تحصیل به فرنگ رفته بود، در راه بازگشت متوجه شد که پدرش در زندان است، به همین دلیل خود را بهسرعت به دربار رساند و با پرداخت ٤٠ هزار تومان وجه نقد آن روز پدرش را آزاد کرد. بعدها معلوم شد که تقلبی در کار نبوده و امینالضرب قربانی دسیسه درباریان شده است. هرچه بود، محمدحسین بعد از دوران سختی که در اصفهان سپری کرد و دیون پدرش را پرداخت کرد تنها با یک الاغ و چرتکه و ۲۶۰ ریال پول به تهران آمد.
از ضرب سکه تا راهاندازی کارخانه برق
محمدحسین امینالضرب مدتی را نزد سیدجمالالدین اسدآبادی در همین خانه شاگردی کرد و زبان عربی را آموخت. امینالضرب عاشق مسافرت بود و با یادگیری فرهنگ مردم بیگانه و نحوه زندگی آنها، سعی میکرد که همواره کالاهایی را که در فرنگ مورد اقبال واقع شده است وارد کشور کند؛ به همین دلیل مظفرالدین شاه از او خوشش آمد و او را مورد لطف و عنایت خود قرار داد. با شکلگیری انقلاب مشروطه و مجلس، بازاریان تهران او را بهعنوان نماینده خودشان در مجلس برگزیدند. او ٣ سفر با مظفرالدینشاه به فرانسه و روسیه رفت و هر بار صنعتی را وارد کرد. در دو سفر اول که به فرانسه رفت صنعت ابریشمکشی را وارد کرد، اما متاسفانه مزارع شمال را آفت زد و ورشکست شد. برای بار دوم در صنعت ریلی سرمایهگذاری کرد که تا حدودی موفق بود، اما برای بار سوم که همراه شاه به روسیه رفت، برای اولینبار نیروگاه برق را دید و تاسیسات اولین نیروگاه را به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان خریداری کرد و بدین صورت برق را به تهران آورد.