دختر جوان در دام ماشین لاکچری؛ حکم اعدام پسر جوان به تعویق افتاد

رسیدگی به این پرونده از 20 شهریور ماه سال 1402 با شکایت دختر 22 ساله ای به نام سارا  آغاز شد.

وی در تشریح شکایتش گفت: از محل کارم به خانه بر می گشتم که تصمیم گرفتم به مطب متخصص پوست در خیابان اندرزگو بروم. مقابل مطب ایستاده بودم که پسر جوانی که سوار بر یک دستگاه BMW بود مقابل پایم متوقف کرد. او به من ابراز علاقه کرد و شماره تلفنش را به من داد اما من گفتم شارژ گوشی موبایلم در حال تمام شدن است. آرتین از من خواست تا سوار ماشین او بشوم تا با هم بیشتر آشنا شویم. او مرا مقابل خانه شان برد و چندین سیم شارژر گوشی برایم آورد. اما هیچ کدام از آنها به گوشی موبایل من نخورد به همین خاطر مرا به داخل خانه دعوت کرد تا برایم اسنپ بگیرد. او برایم آبمیوه  آورد و وقتی آن را خوردم بیهوش شدم. من که نیمه بیهوش بودم التماس کردم دست از سرم بردار دارد اما او که عصبانی بود سرم را به تخت کوبید و بی‌رحمانه بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد.

با این شکایت و در حالی که پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر جوان را تایید کرده بود آرتین بازداشت شد. اما ادعا کرد دختر جوان سه بار با میل خودش به پنت هوس من او رفته و با هم رابطه برقرار کرده بودند.

آرتین در  شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و دختر جوان برای وی حکم اعدام خواست.اما او ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت:   آخرین بار  که سارا به خانه ام آمده بود مدعی شد گوشواره اش به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان گم شده و از من خواست تا پول آن را بپردازم. اما چون قبول نکردم از من شکایت کرد  تا آبرویم را ببرد.

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و  پسر جوان را به اعدام محکوم کردند.اما با اعتراض آرتین پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات عالی رتبه با توجه به انکار متهم، حکم اعدام وی را شکستند و پرونده را به شعبه هم عرض ارسال کردند تا وی بار دیگر از خود دفاع کند.