سید محمد غرضی: تا زمانی که پوتین زنده است، مشکل حل نمیشود | مردم پشت شعار «نه شرقی, نه غربی، جمهوری اسلامی» ایستادهاند
سید محمد غرضی: تا زمانی که پوتین زنده است، مشکل حل نمیشود.
متن مصاحبهی مهندس سید محمد غرضی، به مناسبت سالروز قیام پانزده خرداد و رحلت امام خمینی (ره)
سید محمد غرضی، فعال سیاسی و وزیر اسبق نفت و مخابرات، شب چهاردهم خرداد ۱۴۰۲, در استودیو برنامهی صف اول در شبکهی خبر حضور پیدا کرد و به بیان خاطرات و اندیشههای حضرت امام خمینی (ره)، عظمت قیام ۱۵ خرداد و شکوه استقلال ملت ایران پرداخت. خلاصهای از این گفتگو را در ادامهی مطلب بخوانید.
سید محمد غرضی در گفتگو با برنامهی «صف اول» شبکهی خبر:
«پانزدهم خرداد ۴۲, بنده دانشجوی سال دوم دانشکدهی فنی دانشگاه تهران بودم و هر سه روز اصلی تظاهرات از مسجد حاج ابوالفتح در خیابان ری را بنده به عنوان یک تظاهرکننده حضور داشتم. سیزدهم خرداد در آن سال تاسوعا بود و چهاردهم عاشورا. پانزدهم هم روز قیام ۱۵ خرداد است که عظمت ملت ایران به تصویر کشیده شد. هیچ ملتی در تاریخ، نظیر عظمت ملت ایران در آن روز را تجربه نکرده است.
به شهدای پانزدهم خرداد، همچون مرحوم طیب، مرحوم امانی و دیگران درود میفرستم. در حالی که تمامی سیاسیون راجع به اصلاحات ارضی ساکت شده بودند، ولی این افراد وارد میدان مبارزه شدند. و اینطور عرض کنم که آنقدر جمعیت زیاد بود که طبق خاطرات دیگران، اگر مردم از میدان توپخانه میرفتند به سمت سعدآباد، محمدرضا شاه یک هواپیما آماده داشت که از ایران فرار کند. هر چه شهید به زمین میافتاد، بالاخص در مسجد شاه آن زمان و ناصر خسرو، جمعیت تمام نمیشد. همینطور مردم میآمدند و شهید میشدند. مرحوم طالقانی گفتند که در آن روز پانزده هزار نفر شهید شدند. به هیچ وجه با تیراندازی سربازان، جمعیت فرار نمیکرد. بنده عظمت ملت ایران را در آن روز به عنوان یک شاهد و یک سرباز، به چشم دیدم.
بالاخص این که مردم در برابر خارجی و نمایندهی خارجی مقابله کردند. چون به هر حال رضا شاه کودتاگر بود و محمدرضا شاه هم کودتاگر بود. و این دو نفر در مقابل مردم قرار داشتند.
یک مثالی بزنم. بنده در سال ۵۸ استاندار خوزستان بودم. سال ۵۹ جنگ شد.
مردم خوزستان در مقابل صدام مقاومت کردند، اما یک بار صدام توانست داخل کشور بشود. اما مردم اهواز آنچنان سیلی محکمی به جنگاوران صدامی زدند که فرار کردند و رفتند پشت فکه. یعنی حدود ۴۰ کیلومتر عقبنشینی کردند. تا وقتی مردم مقاومت میکردند، محاصرهی آبادان، خرمشهر و سوسنگرد صورت نگرفت. یعنی مردم حسابی در مقابل دشمن خارجی بالاخص صدام مقاومت میکردند.
این که بعد از آزادی خرمشهر در سال ۶۲ این جنگ طول کشید، دلایل دیگری دارد. میخواهم بگویم که سرباز سی تیر، سرباز پانزده خرداد، سرباز انقلاب و سرباز دفاع از جمهوری اسلامی، یک فرهنگ گسترده است. یعنی نسل به نسل انتقال پیدا کرده و این که کشور عزیز است و سرباز دارد، فرهنگی است که هر روز بهتر از دیروز پیشرفت کرده است. کشور ضمانت شده که سربازان جمهوری اسلامی همیشه آمادهاند.
بایستی به این موضوع فکر کنیم که چه اندیشهای در کار بود که تمام کسانی که با مردم فاصله داشتند کنار رفتند و امام سربازانش ماندند.
بنده در نوفل لوشاتو خدمت حضرت امام بودم. شعار در تهران این بود: «برادری، برابری، حکومت عدل علی».
رفتم خدمت حضرت امام و شعار را به ایشان گفتم. ایشان چندان توجه نکردند. روز بعدش شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» مطرح شد. امام (ره) محکم از این شعار دفاع و آن را دنبال کردند.
در هر جریان یک آمر داریم و یک مامور. در شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی», آمر و مأمور در یک شعار جمع شدند. و بنابراین تمامی شعارهای مختلف از جبههی ملی، نهضت آزادی، فداییان و غیره، همگی حذف شدند.
علت اصلی این بود که ملت ایران میخواست یک حکومتی داشته باشد که نه به روس، نه به آمریکا و نه به دیگران، وابسته نباشد. و حضرت امام این تشخیص و اندیشه را داشتند که بهترین شعار که میتواند ملت را از شرق و غرب، از شوروی و آمریکا نجات بدهد همین شعار است.
البته سابقهی این کار به دویست سیصد سال میانجامد. این که این شعار، شعار عموم ملت شد، مربوط به این دویست سیصد سال گذشته است که نسل به نسل، خانواده به خانواده، مردم ایران، از بعد کشته شدن آغامحمدخان قاجار، وصل شدند به روسیه و بعد انگلیس خلیج فارس و دریای عمان را از ایران جدا کرد، مردم ایران همیشه به صورت متوالی راجع به استقلال کشور خیلی فعال بودند. و ملاحظه میفرمایید که مشروطه اولین عکسالعمل نسبت به دخالت روسیه و انگلیس بود و وقتی به زمان ما میرسد، آمریکا هم اضافه میشود. فقط شعار «نه شرقی, نه غربی, جمهوری اسلامی»، توان سربازگیری پر قدرت را داشت. کسی که سرباز نداشته باشد، شعارش به درد نمیخورد.
ملاحظه فرمودید که در ۲۱ بهمن حضرت امام فرمودند مردم به خیابان بریزند، بقیهی سیاسیون حرفهای مختلفی میزدند، و یک مرتبه ساعت ۴ آقای بختیار فرار کرد.
برای تایید این مطلب مثالی خدمتتان عرض میکنم.
ایران انقلاب اسلامی کرد. جنگ را به ایران تحمیل کردند. هم شوروی و هم آمریکا، صدام را تجهیز کردند تا به ایران حمله کند.
جنگ گذشت و ایران توانمند بود به این که از کشور خودش دفاع کند، با تعداد زیادی شهید و مجروح.
شوروی حمله کرد به افغانستان. بنده به دلایل سوابقم در سوریه و لبنان و غیره احمد شاه مسعود را میشناختم. هر دو سرباز فلسطین بودیم. در زمان حمله شوروی به افغانستان من وزیر نفت بودم. احمدشاه به من پیغام داد که ده هزار شلوار جین بفرست. من هم فرستادم. پرسیدم برای چه میخواهی؟ گفت در ازای هر یک شلوار جین که به سرباز شوروی میدهم، یک کلاشینکف از او میگیرم. سرباز شوروی نمیجنگید. ایران مرکز توحید است. مرکز خداپرستی است. در شوروی که حرفی از خدا نیست. شوروی شکست خورد. جریان انقلاب اسلامی شوروی را شکست داد. بعد از آن دوره، آمریکاییها حمله کردند به افغانستان و بغداد. هم مردم افغانستان، هم مردم عراق و سربازان جمهوری اسلامی آنها را شکست دادند. از آن به بعد نه شوروی توانست در بلغارستان و لهستان و اینها کودتا کند، نه آمریکا که دائم در آمریکای جنوبی و آفریقا کودتا میکرد. از سال ۲۰۰۰ به بعد هیچکس کودتا نکرده است.
قرن بیستم، قرن نظامیان بود. در آخر قرن، جمهوری اسلامی به وجود آمد و درجهی نظامیگری شرق و غرب را پایین آورد. حالا اینکه الان آقای پوتین میخواهد در اوکراین چکار کند نمیدانم، اما تا زمانی که پوتین زنده است، جریان حل نمیشود. ولی جریان اجتماعی بینالمللی این بود که ملت ایران با کمک اندیشههای امام، در دنیا جریان اجتماعی را جایگزین جریان نظامی کرد. بنابراین افتخار میکنیم به ملت ایران که توانایی این را دارد که وقتی حرف از دفاع میشود، در این راه پشت به پشت شهید بدهد. یک روز در اصفهان، سیصد و چهل نفر شهید تشییع شدند. همان روز چند هزار نفر به جبهه رفتند. من مصادیق بسیاری دارم که ملت ایران توانایی ادارهی کشور، توانایی مقابله با خارجی و زورگویان را دارد.
ایران چهار هزار سال تمدن دارد. کشور در تمام این سالها از هر واقعه یک درسی گرفته و یک تمدن ممتد ایجاد کرده است.
ملت ایران توانایی این را دارد که نظامیگری و سیاستگذاری اروپا و آمریکا را به یک جریان فرهنگی تبدیل کند. بهترین مثالش این است که نظامیان کمکم از صفحهی سیاست خارج میشوند.
لذا با وجود این همه تحریمهای آمریکا، اروپا و روسیه، این بشارت برای مردم ایران است که میتوانند کشور را به یکی از اولین کشورهای دنیا تبدیل کنند.
حضرت امام به جریانهای نظامی علاقه نداشتند.
حضرت امام، برخاسته از ملت ایران است.
اگر از من بپرسید، ملت اول است یا امام, میگویم هر دو یک واحد است.
جریانهای نظامی و خشونت مورد توجه پایهگذاران اسلام مثل حضرت محمد (ص) هم نبوده است.
شناخت اجتماعی امام از ملت ایران بسیار قوی بود.
یادم است که همین مجاهدین خلق، اوایل که این گرفتاریها را نداشتند، در نجف آمدند نزد حضرت امام. بنده هم بودم. اینها یکی دو ساعت گزارش دادند که چکار کردند. حضرت امام فقط فرمودند شما دویست سیصد نفر هستید. میگیرند شما را میکشند و به مردم چیزی نمیرسد. موقع ترور منصور هم رفتند پهلوی حضرت امام. ایشان اعتنا نکردند و آنها هم رفتند از یک عالم دیگر مجوز ترور را گرفتند.
ملت ایران در برابر زورگویی مقاومت میکند و زندگی را سفت میچسبد.
حضرت امام حقوق عامه را به حقوق خاصه ترجیح میدادند و برای همین بود که طرفداران ایشان روز به روز بیشتر میشد.
بنده مجوز تشکیل سپاه را از حضرت امام گرفتم. فرمودند چطور افراد را جمع میکنی؟ گفتم «جاهدوا باموالهم و انفسهم.»
هر کسی بیاید در سپاه پاسداران، که خرجش را خودش بدهد و سرباز جمهوری اسلامی باشد، او سرباز مورد تایید جمهوری اسلامی است. ولی اگر بخواهد امتیاز بگیرد خیر.
ملت ایران ملت آزادهای است. اگر حقوق عامه رعایت بشود، همه جذب میشوند. اگر حقوق خاصه رعایت بشود، ملت جدا میشود.»