دروغ های رایج و خطرناک که بیماران به پزشک خود می‌گویند

آیا برای شما هم پیش ‌آمده است که به پزشکتان تمام واقعیت را نگویید؟ خیلی از افراد تصور می‌کنند لازم نیست همه چیز را برای پزشک توضیح دهند، غافل از اینکه گاهی مسائلی که در ظاهر ارتباط چندانی با شکایت اصلی ندارند یا به نظر خودشان جزو حریم خصوصی‌ است، همان کلید حل ماجراست.

 دروغ های رایج و خطرناک که بیماران به پزشک خود می‌گویند

 البته بعضی‌ها نیز تصور می‌کنند فریب دادن پزشک، زمانی که دستورات قبلی‌اش را اجرا نکرده‌اند، آنها را از بازخواست شدن نجات می‌دهد ‌اما یک لحظه فکر نمی‌کنند که ممکن است بتوانند پزشکشان را فریب دهند ولی آیا بیماریشان را نیز می‌توانند گول بزنند؟ به همین مناسبت سراغ پزشکان مختلف رفتیم و پس از گفت‌وگو با آنها، ۱۰ دروغ رایج و خطرناک را که معمولا بیماران به پزشکانشان می‌گویند و گاهی با این کار جان خودشان را به خطر می‌اندازند، شناسایی کرده‌ایم که با هم مرور می‌کنیم.

۱. سیگار رو که خیییییلی وقته ترک کردم!

به گفته بیشتر متخصصان، این شایع‌ترین دروغی است که پزشکان هر روز می‌شنوند؛ به همین دلیل رتبه یک را در فهرست ما کسب کرده است. متخصصان معتقدند دروغ گفتن درباره ترک سیگار بیش از هر چیز دیگری به سلامتی خود فرد آسیب می‌رساند زیرا باعث اخلال در تصمیم‌گیری درست برای ادامه درمان مناسب می‌شود.

اگر پزشکی به بیمار هشدار دهد که باید سیگار را ترک کند و بیمار در پس موافقت ظاهری، کشیدن آن را ادامه دهد، ممکن است پزشک را گمراه کند. زیرا علائم بیماری بهبود پیدا نمی‌کنند و ممکن است این تصور برای پزشک به وجود بیاید که بیماری یا علائم آن وخیم‌تر شده‌اند.

اگر به هر دلیلی و به هر میزانی، حتی‌ اندک، توتون و تنباکو مصرف می‌کنید حتما باید پزشک را در جریان بگذارید. این موضوع در خانم‌هایی که از قرص‌های ضدبارداری هورمونی یا موارد مشابه استفاده می‌کنند اهمیت بیشتری دارد زیرا مصرف دخانیات می‌تواند خطر ایجاد لخته‌های خونی و به دنبال آن سکته یا ‌آمبولی ریه را افزایش دهد. همچنین سیگار کشیدن، حتی به مقدار کم می‌تواند احتمال بروز بیماری‌های خطرناکی مانند بیماری‌های قلبی، سرطان ریه و حتی سرطان مثانه را افزایش دهد.

بنابراین اگر پزشک معالجتان در جریان سیگار کشیدن شما باشد می‌تواند با انجام آزمایش‌های مرتب و بررسی شرایط جسمانی، احتمال بروز عوارض بدخیم آن را تا حدی تحت کنترل درآورد.

۲. حالم خیلی بده دکتر! دارم می‌میرم

به احتمال زیاد با افرادی برخورد کرده‌اید یا شاید هم خودتان یکی از آنها هستید که با احساس هر درد و ناراحتی کوچکی چنان الم شنگه‌ای به پا می‌کنند که انگار به بدترین درد عالم مبتلا شده‌اند. این افراد گاهی چنان در توضیح علائم بالینی خود اغراق می‌کنند که خود پزشک را نیز به اشتباه می‌اندازند.

البته اصلا به این نکته توجه نمی‌کنند که هم خود و هم پزشک را در معرض چه خطرهای بزرگی قرار می‌دهند؛ تجویز داروی اشتباه، دوز بالاتر از حد نیاز، انجام آزمایش‌ها و تصویربرداری‌های غیرضروری و حتی گاهی جراحی‌های بی‌مورد تنها گوشه‌ای از عوارض این تمارض نابجاست. هیچ چیز به ‌اندازه دادن شرح حال دقیق و صادقانه به شما و پزشک در غلبه بر بیماری و درمان موفقیت‌آمیز کمک نمی‌کند.  

۳. این بیماری تو فامیل ما اصلا سابقه نداره!

 درست است که داشتن فامیلی موفق و سالم مایه افتخار و مباهات هر کسی است و هیچ کس دوست ندارد درباره اقوام و فامیل خود بد بگویید ‌اما این دلیل نمی‌شود که سابقه بیماری‌ها را نیز انکار کنیم. پنهان کردن جنبه ژنتیکی بیماری‌تان از پزشک تنها باعث تاخیر در شروع درمان می‌شود و ضررش تنها متوجه خودتان است.

پزشکان می‌گویند: «باید پزشکتان را در جریان کامل سابقه پزشکی، خانوادگی و اجتماعی خود قرار دهید. پزشک باید بداند که برای مثال آیا یک سرطان خاص در فامیل شما سابقه دارد یا خیر. این ‌امر در سرطان پستان یا بیماری‌های دیگری مانند دیابت بسیار مهم است. آگاهی از این مساله به پزشک کمک می‌کند تا اقداماتی برای کنترل یا پیشگیری از ابتلا به آن بیماری خاص انجام دهد. در ضمن فراموش نکنید که این موضوع برای سابقه بیماری‌های روانی در فامیل نیز صدق می‌کند.»

۴. افسرده‌ام؟ کی؟ من!؟

متاسفانه این باور غلط در بیشتر مردم، به‌خصوص مردان وجود دارد که هرگونه اعتراف به ناتوانی یا اضطراب و ترس را ناشی از ضعف شخصیتی و دور از شأن مردانگی می‌دانند. بنابراین به جای مراجعه به متخصص و درخواست کمک، سعی می‌کنند آن را پنهان کنند؛ در نتیجه افسردگی آهسته‌آهسته در تار و پود وجودشان رخنه می‌کند و زمانی متوجه آن می‌شوند که دیگر بسیار دیر شده است.

بنابراین هرچه زودتر پزشکتان را در جریان افسردگی‌های دوره‌ای یا اضطراب‌های تکرار شونده خود قرار دهید چون احتمال درمان موثر بیشتر و بروز بیماری‌های جدی ناشی از افسردگی (مانند بیماری‌های قلبی) کمتر می‌شود.

۵. مشکلات ادراری؟ شوخی می‌فرمایید!

هرچقدر هم پذیرش این موضوع سخت باشد که ببینید دچار مشکلات ادراری شده‌اید؛ برای مثال شب‌ها بیشتر از قبل نیاز به دستشویی پیدا می‌کنید یا سیستم بدنتان کلا به هم ریخته است نباید آن را مخفی کنید؛ به‌خصوص از پزشک معالجتان. درست است که بیشتر مواقع مشکلات ایجاد شده ناشی از یک عفونت ساده مجاری ادراری است و با مصرف یک دوره آنتی‌بیوتیک بهبود پیدا می‌کند.

‌اما فراموش نکنید که گاهی علائمی مانند وجود خون در ادرار یا مدفوع، تغییر رنگ یا شفافیت ادرار، تکرر ادرار و... می‌تواند نشانه بیماری‌های جدی باشد؛ برای مثال وجود خون در مدفوع می‌تواند نشانه خونریزی داخلی دستگاه گوارش باشد. بنابراین به شدت توصیه می‌شود این علائم را نادیده نگیرید و آنها را با پزشکتان در میان بگذارید زیرا در شرایط حادی مانند سرطان کولون، تشخیص زودهنگام می‌تواند از پیشرفت بیماری جلوگیری کرده و به درمان سریع‌تر آن کمک کند.  

۶. داروهام یه ثانیه هم این ور و اون ور نمی‌شه

بعضی از افراد عادت دارند داروهایشان را خودسرانه قطع کنند و متاسفانه پزشک معالج را نیز در جریان قرار ندهند. متخصصان توصیه می‌کنند: «داروهای تجویز شده را تا انتها مصرف کنید ولی اگر به هر دلیلی مانند عوارض جانبی یا قیمت‌گران مصرف آنها را قطع کرده‌اید حتما به پزشک اطلاع دهید زیرا او داروهای دیگری برایتان تجویز می‌کند و به این ترتیب در سیر درمان وقفه‌ای ایجاد نمی‌شود.»

یادتان باشد اگر به پزشکتان دروغ بگویید ممکن است او نگران علائم ایجاد شده شود و مجبور شوید مجموعه‌ای از آزمایش‌ها و تصویربرداری‌های بی‌حاصل را انجام دهید یا یکی، دو جین داروی جدید مصرف کنید؛ البته وخیم‌تر شدن بیماری اولیه نیز که جای خود دارد.

۷. دقیقا نمی‌دونم علائم بیماری‌ام از کی شروع شده

این مورد یکی از خطرناک‌ترین دروغ‌هایی است که به پزشکان می‌گوییم و گاهی با این کار جان خودمان را به خطر می‌اندازیم. پزشکان معتقدند انگیزه اصلی افراد از پنهان کردن این موضوع، کاری است که قبل از بروز علائم انجام داده‌اند؛ مانند مصرف خودسرانه داروها، مصرف معجون‌ها یا نسخه‌هایی که از رمال‌ها یا فالگیرها گرفته‌اند، مصرف مواد مخدر و... بیشتر افراد نمی‌خواهند شخص دیگری از این کارشان باخبر شود و متاسفانه پزشک را هم جزو همین دسته قرار می‌دهند و با این کار تنها به خودشان ضرر می‌زنند و سیر درمان را با اخلالی جدی مواجه می‌کنند.

۸. ورزش نکنم که می‌میرم!

بیماری‌های قلبی اغلب بی‌سروصدا می‌آیند و قربانی می‌گیرند و اگر ‌شانس بیاوریم و از آن جان سالم به در ببریم تازه آن وقت است که به یاد سبک زندگی ناسالم خودمان می‌افتیم و از اینکه ورزش نکرده‌ایم و تغذیه سالم نداشته‌ایم و... افسوس می‌خوریم.

اگر به بیماری خاصی مبتلا هستید و پزشک توصیه کرده است که حتما ورزش کنید، اگر این کار را پشت گوش بیندازید ولی ادعا کنید که به‌طور مرتب آن را انجام می‌دهید، پزشک ممکن است برایتان داروهای جدیدی تجویز کند که حتی ممکن است عوارض جانبی نیز داشته باشد زیرا تصور می‌کند که ورزش تاثیری روی بهبودی شرایطتان نداشته است. یکی از دوستان پزشکم می‌گفت: «اگر به نصیحت‌های پزشکتان گوش نکنید، مطمئنا قلبش به درد نمی‌آید ولی قلب خودتان را نمی‌دانم.»  

۹. اصلا به فست‌فود لب نمی‌زنم

داشتن رژیم غذایی سالم پای ثابت همه مقالات یا برنامه‌های مربوط به سلامتی است و کم و بیش همه با اهمیت آن آشنا هستیم ولی واقعا چند درصد از ما این مساله را در عمل نیز رعایت می‌کنیم؟ شکی نیست که با داشتن رژیم غذایی ناسالم ابتدا به خودمان ضرر می‌رسانیم ولی با دروغ گفتن به پزشک قضیه را پیچیده‌تر می‌کنیم زیرا ممکن است مانند بقیه مواردی که تاکنون ذکر کرده‌ایم سیر درمان را عوض کنیم.

البته فراموش نکنید که در این مورد خاص خیلی هم نمی‌توانید پزشکتان را فریب دهید زیرا به قول یکی از آنها «ممکن است شما به من دروغ بگوییداما ترازوی مطبم همیشه راستش را می‌گوید.»

۱۰. هیچ مشکلی در روابط زناشویی ندارم

شاید تصور ‌کنید این بحث بسیار خصوصی است و اصلا چه معنا دارد آن را با پزشک مطرح کنیم؟ ‌اما وجود مشکلات زناشویی گاهی نشانه بیماری‌های دیگری است که باید مورد بررسی قرار بگیرند. افسردگی، کاهش میل جنسی، ناتوانی در برقراری ارتباط و... مسائلی هستند که در صورت درمان نشدن می‌توانند به بیماری‌های جدی دیگری منجر شوند یا خودشان نشانه بیماری دیگری باشند؛ بنابراین هر قدر هم برایتان دشوار است هرگونه تغییر اساسی در روابط زناشویی را جدی بگیرید و از پزشکتان برای حل آن کمک بخواهید.

منبع: بهداشت نیوز
  • لینک کوتاه کپی شد
ارسال نظر

آخرین اخبار