چگونه پای خود را از تله اضطراب بیرون بکشیم؟
خوب است هر آدم مضطربی این سوال را از خود بپرسد؛ چرا با وجود تمام تلاشهایم برای اجتناب و ایمنیبخشی، باز هم احساس اضطراب دست از سر من برنمیدارد و مرا همچنان آزار میدهد. پاسخ صادقانه به این سوال میتواند به ما کمک کند درک کنیم که اجتناب و ایمنیبخشی علاج اضطراب ما نیست.
درک چهار دلیل ذکر شده در اینکه اجتناب و ایمنیبخشی ما را در دام اضطراب نگه میدارد میتواند اولین قدم برای رهایی از چرخه اضطراب باشد. قدمی بعدی میتواند این باشد که رفتار های اجتنابی و ایمنیبخش خود را شناسایی کنیم. راهبردهای ما دقیقا چیست؟ در چه زمانی از آنها استفاده میکنیم؟ و چه نتایجی دریافت میکنیم؟
شناسایی و سپس تغییر رفتار، راه آموزش مجدد مغز است. بهتر است برای تغییر، از رفتاری شروع کنیم که انجام ندادن آن سطح اضطرابی را بر ما وارد کند که بتوانیم آن را تحمل کنیم. ما باید تنش کوتاهمدت ناشی از انجام ندادن راهبردهای اجتنابی و ایمنیبخش را برای رها شدن از شر اضطراب در بلندمدت به جان بخریم. این تحملِ تنش بهتر است حالت سلسله مراتبی داشته باشد مثلا اگر بعد از شناسایی رفتارها متوجه میشویم که روزی ده بار باید از حال نزدیکانمان با خبر شویم در هفته اول آن را به روزی پنج بار کاهش دهیم و به همین ترتیب به پیش برویم. در ضمن بهتر است با یک رفتار اجتنابی یا ایمنیبخش شروع کنیم و تا به نتیجه رسیدن آن تلاشی برای تغییر رفتار های دیگر نداشته باشیم زیرا واقعیت این است که چرخههای اضطرابی غالبا بسیار قدرتمند هستند و درهم شکستن آنها کار آسانی نیست