غزل شاکری چگونه معروف شد؟

غزل شاکری چگونه معروف شد؟

غزل شاکری درباره اولین تجربه بازیگری‌اش توضیح داد: «فیلم «ماهی» کامبوزیا پرتوی اولین تجربه‌ام بود، ایشان برای فیلم «گلنار» با دفتر مادرم کار می‌کردند و من هم همیشه آنجا بودم، به مادرم پیشنهاد دادند که من نقش گلنار را بازی کنم که مادرم موافقت نکردند، قبل از این فیلم آقای پرتوی داشتند «ماهی» را کار می‌کردند و قرار شد نقش کوتاه یک دختر بچه را بازی کنم و ابتدا «ماهی» و بعد «گلنار» را بازی کردم.»

شاکری درخصوص شهرتی که نقش گلنار برایش ایجاد کرد، گفت: «شهرت گلنار خیلی من را اذیت می‌کرد، من مدام در مدرسه توبیخ می‌شدم به خاطر علاقه دخترها به شخصیت گلنار و پسرهایی که جلوی مدرسه منتظر دیدن من می‌ایستادند و مهمانی‌هایی را مجبور بودم که نروم و خیلی برایم سخت بود.»

او در مورد ادامه حضورش در حرفه بازیگری پس از فیلم «گلنار»، بیان کرد: «مادرم اجازه نمی‌داد پیشنهادها به دستم برسد تا درسم تمام شود. پس از اینکه دیپلم گرفتم، چون هنوز نمی‌توانستم آن فضای شهرت را که باید در قبالش بخشی از زندگی خصوصی خود را فدا می‌کردم، بپذیرم، پیشنهادها را نمی‌پذیرفتم. این روند ادامه داشت تا فیلم «آینه‌های روبرو» که طراح صحنه و لباس آن بودم و بازیگر فیلم در لحظه آخر رفت و قرار شد من نقش او را بازی کنم. برای این کار کاندید سیمرغ شدم و دیپلم افتخار گرفتم.»

شاکری درباره بازیگران مورد علاقه‌اش گفت: «مریل استریپ را خیلی دوست دارم، در ایران هم بازی های ماندگار خانم معتمدآریا هیچ وقت یادم نمی‌رود، همچنین بازی خانم نونهالی در فیلم «بوی کافور، عطر یاس» همیشه یادم هست.»

او در مورد حضورش در فیلم «سارا و آیدا» توضیح داد: «من سفر بودم و آقای میری خلاصه داستانی را برایم فرستادند و گفتند می‌خواهیم کاری را پس از سال‌ها شروع کنیم، هستی؟ من هم خواندم و قبول کردم، چیزی که خیلی دوست داشتم رابطه این دو دوست بود.»

این هنرمند درخصوص تصمیمش برای ادامه حرفه بازیگری بعد از «سارا و آیدا» گفت: «بله بازی می‌کنم، ولی وقتی وارد کار می‌شوم که بدانم حضورم در آن کار موثر است و می‌توانم متفاوت بازی کنم. سعی می‌کنم گزیده کار کنم. من کارهای مختلفی می‌کنم، هم می‌نویسم، طراحی می‌کنم، شعر می‌گویم. من مدام درحال یادگرفتن هستم و ارتباطی که بین این کارها وجود دارد به من کمک می‌کند تا هرکدام را بهتر انجام دهم.»

او همچنین محبوب‌ترین ترانه سرا و آهنگسازی که در زندگی‌اش تاثیرگذار بوده است را چنین معرفی کرد: «آقای هوشنگ ابتهاج اولین اسمی است که به ذهنم آمد، در آهنگسازی هم استاد احمد پژمان که باعث شدند من خودم را در عرصه موسیقی پیدا کنم. خیلی از ایشان یاد گرفتم. لئونارد کوهن را خیلی دوست داشتم، یکسری کارها آنقدر ماندگار هستند که زمان ندارند و برای همه ماندگارند.»

 

 

  • لینک کوتاه کپی شد
ارسال نظر

آخرین اخبار