حکایت های ملانصرالدین | حکایت نردبان فروشی ملانصرالدین و پرواز در آسمانها
دو حکایت خنده دار و پند آموز از ملانصرالدین بخوانید.
حکایت های ملانصرالدین نمایانگر هوش، زیرکی و فهم ملانصرالدین هستند و اغلب به شکل طنزآمیزی مسائل اجتماعی و فلسفی را به تصویر میکشند. حکایت های ملا نصرالدین در مناطق مختلف خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی محبوبیت دارند. حکایت های ملانصرالدین نشاندهنده نگرشها، فلسفهها، و دیدگاههای مختلف در مواجهه با مسائل زندگی هستند و از آنها میتوان برای آموزش، تفریح، و تأمل استفاده کرد. حکایت های ملانصرالدین را می توانید در خبرملت بخوانید.
به رسم هر روز، دو حکایت جالب و پندآموز از ملانصرالدین به شما تقدیم می شود:
حکایت نردبان فروشی ملانصرالدین
روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه میخورد، صاحب باغ وی را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم!
باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟
ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آن را می فروشم.
حکایت پرواز در آسمانها
مردی که خیال میکرد دانشمند است ودر نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:
خجالت نمیکشی خودرا مسخره مردم نموده ای و همه ی تو را دست میاندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر میکنم.
ملا گفت : ایا دراین سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟
ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!